English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6707 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
I musn't eat food containing ... من نباید غذایی را که دارای ... هستند بخورم.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
the ins U انان که سر کا یا دارای متامی هستند
outs and ins U انانی که سر کار دارای مقامی هستند
rotaglider U گلایدرهایی که دارای بالهای دورانی ازاد هستند
haplont U موجوداتی که دارای تعداد کروموزوم هایی مانندسلولهای جنسی هستند
flame tree U درختان وبوته هاییکه دارای گلهای درخشان اتشی یا زرد رنگ هستند
grade separation U تقاطع شاهراه یا راه اهن که در ان دو جاده دارای اختلاف سطح از یکدیگر هستند
im regret that U بسیار افسوس بخورم که خیلی متاسفم که
My tea isnt cool enough to drink. U چایی ام آنقدر خنک نشده که بخورم
iam so tired that i cannot eat U چندان خسته هستم که نمیتوانم چیزی بخورم
standards U محدوده رنگها که در یک سیستم مشخص فراهم هستند و توسط تمام برنامه ها قابل اشتراک هستند
standard U محدوده رنگها که در یک سیستم مشخص فراهم هستند و توسط تمام برنامه ها قابل اشتراک هستند
I could have sworn that there was somebody in the next room . U می توانم قسم بخورم که یکنفر دراتاق مجاور بود
ought not U نباید
oughtn't U نباید
one must U نباید گفت
Nomatic rugs U قالی های عشایری و قشقایی [این فرش ها بعلت جا به جایی زیاد عشایر عموما کوچک بافته می شوند و اکثرا بصورت پشم بوده و در آن از ذهنی بافی و یا نقوش محلی استفاده می شود. فرش ها دارای استحکام ضعیف هستند.]
One must let sleeping dogs lie. U دنبال شر نباید رفت
You should not over – exert yourself. U نباید بخودتان فشار بیاورید
his heart to grief U دل بکف غصه نباید سپرد
vat dyeing U رنگرزی خمی [روشی جهت رنگرزی رنگینه هایی که براحتی در آب حل نمی شوند. الیاف رنگ شده به این طریق دارای مقاومت بالایی در مقابل شستشو و نور خورشید هستند و بیشتری برای پنبه و الیاف های سلولزی است.]
One must not judge by appearances . U بظاهر اشخاص نباید قضاوت کرد
We should not have lost sight of the fact that ... U ما نباید فراموش می کردیم در نظر بگیریم که ..
Time lost cannot be won again. <idiom> U فرصت غنمیت است نباید از دست داد.
forbids U بیان اینکه چیزی نباید انجام شود
throwing line U نیمدایرهای که پرتابگر نیزه نباید از ان تجاوز کند
forbid U بیان اینکه چیزی نباید انجام شود
No one needed to know save herself / outside herself [American E] . U به غیر از او [زن] هیچکس نباید از آن چیز آگاه باشد.
Something wI'll turn up . U خدا بزرگ است ( نباید ما یوس ونا امید شد )
to tell somebody something [to let somebody in on something] <idiom> U به کسی چیزی را گفتن که او نباید می دانست یا او نمی خواهد بداند.
This must not happen in future at any cost. U در آینده این موضوع به هیچ شرطی نباید پیش بیاید.
cad U محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
cads U محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
machiavelian U مبنی براین عقیده سیاسی که برای برپاکردن یک حکومت نیرومند تقلب را نباید
one should not drop the pilot U شخص نباید رایزنی راکه بدواطمینان پیدا کرده است رها کند
hidden U پاک کننده خط وطی که در هنگام مشاهده شکل دوبعدی یک شی سه بعدی نباید دیده شوند
to shoot one's mouth off <idiom> U چیزهایی را بگویند که به مردم نباید گفت [مثال چقدر پول درمی آورد ماهانه]
mess U هم غذایی
alimental U غذایی
trophic U غذایی
alimentary U غذایی
messes U هم غذایی
dietetical U غذایی
dieted U رژیم غذایی
dieting U برنامه غذایی
dieting U رژیم غذایی
food chains U زنجیره غذایی
food chain U زنجیره غذایی
diets U رژیم غذایی
diets U برنامه غذایی
food deprivation U محرومیت غذایی
food dtufe stuff U ماده غذایی
dieted U برنامه غذایی
rations U جیره غذایی
rationed U جیره غذایی
food poisoning U مسمویت غذایی
regimen U پرهیز غذایی
regimens U پرهیز غذایی
ration U جیره غذایی
diet U برنامه غذایی
diet U رژیم غذایی
food industries U صنایع غذایی
food web U شبکه غذایی
food program U برنامه غذایی
food preference U پسند غذایی
food pyramid U هرم غذایی
food perference U رجحان غذایی
foodstuffs U ماده غذایی
food packet U بسته غذایی
nutritiveness U خاصیت غذایی
foodstuff U ماده غذایی
lymph U شیره غذایی
dietary U مربوط به رژیم غذایی
grazing food chain U زنجیره غذایی چرندگان
dietetic U وابسته به رژیم غذایی
annual food plan U برنامه غذایی سالیانه
dailgy food allowance U جیره غذایی روزانه
I'm on a diet. من رژیم غذایی دارم.
micronutrient U عنصر غذایی کم مصرف
provision room U انبار مواد غذایی
Adulterated foodstuff. U مواد غذایی تقلبی
botulism U مسمومیت غذایی حاد
macronutrient U عنصر غذایی پر مصرف
dietetics U برنامه ریزی غذایی
ration basis U مبنای محاسبه جیره غذایی
stirabout U غذایی شبیه اش جو جنب وجوش
nutrient U ماده مقوی از لحاظ غذایی
nutrients U ماده مقوی از لحاظ غذایی
sitology U علم تغذیه ورژیم غذایی
ration factor U ضریب اماد جیره غذایی
table of food equivalents U جدول ارزش جیره غذایی
master menu U برنامه غذایی اصلی یکان
self digestion U جذب خود بخود مواد غذایی
ration scale U مقیاس یا مبنای محاسبه جیره غذایی
cure meat U نمک سود کردن مواد غذایی
convenience food U غذایی که پختن یا کشیدن آن آسان باشد
to have the munchies for something U یکدفعه هوس چیزی [غذایی] را کردن
malnutrition U تغذیه ناقص نرسیدن مواد غذایی
dietetics U فن پرهیز یا رژیم غذایی مبحث اغذیه
convenience foods U غذایی که پختن یا کشیدن آن آسان باشد
master menu U لیست مبنای جیره غذایی اصلی
commissary store annex U شعبه فروشگاه مواد غذایی پادگان
ration credit U تضمین سلامت مواد غذایی جیره ارتش
packed lunch غذایی که به صورت بسته به مدرسه یا سر کار میبرید
commissaries U فروشگاه مواد غذایی پادگان مامور خوار بار و کارپردازارتش
commissary U فروشگاه مواد غذایی پادگان مامور خوار بار و کارپردازارتش
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
In the long run fatty food makes your arteries clog up. U در دراز مدت مواد غذایی پر چربی باعث گرفتگی رگها می شوند .
k ration U بسته کوچک مواد غذایی ارتشی برای موارد فوق العاده
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
One mustn't sk apple trees for oranges, France for sun, women for love, life for happiness. U نباید از درخت پرتقال انتظار سیب، از فرانسه انتظار آفتاب، از زنان انتظار عشق و از زندگی انتظار شادی داشت.
cereals U حبوبات غذایی که از غلات تهیه شده وباشیر بعنوان صبحانه مصرف میشود
cereal U حبوبات غذایی که از غلات تهیه شده وباشیر بعنوان صبحانه مصرف میشود
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
privileged communication U مکاتبات یا ارتباطاتی که برمبنای اطمینان صنفی با وکیل دادگستری به وجود می اید ووی مجاز به افشای انهانیست بذور کلی هر نوع نامه و مکاتبهای که به دلائل قانونی نباید گشوده و فاش شود
fudged U غذایی که از مخلوط شکلات وشیر وقند درست شده باشد سخن بی معنی وبیهوده جفنگ
fudges U غذایی که از مخلوط شکلات وشیر وقند درست شده باشد سخن بی معنی وبیهوده جفنگ
fudge U غذایی که از مخلوط شکلات وشیر وقند درست شده باشد سخن بی معنی وبیهوده جفنگ
fudging U غذایی که از مخلوط شکلات وشیر وقند درست شده باشد سخن بی معنی وبیهوده جفنگ
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
plants indigenous to that soil U هستند
are U هستند
they are all of one mind U هستند
ScriptX U هستند
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
they are at loggerheads U هر دو سنگ یک من هستند
who are they? U انها کی هستند
they are well matched U هم کفو هستند
there are numbers who U بسیاری هستند که
agrobiology U مطالعهء مواد غذایی خاک زیست شناسی خاک
analogue U ی از حالت آنالوگ هستند
they are well matched U حریف یکدیگر هستند
5, 7, 9 are odd numbers . U 5؟7؟9 اعداد فرد هستند
analog U ی از حالت آنالوگ هستند
The roads are obstructed. U جاده ها مسدود هستند.
Such people are wicked . U اینگونه آدمها شر هستند
analogues U ی از حالت آنالوگ هستند
such as are happy U انهایی که خوشبخت هستند
brunch U غذایی که هم بجای ناشتا و هم بجای ناهارصرف شود
brunches U غذایی که هم بجای ناشتا و هم بجای ناهارصرف شود
dialectical materialism U اساسا اقتصادی یا مادی هستند .
Price are fixed here . U دراینجا قیمتها ثابت هستند
series U مداری که قط عات آن با هم سری هستند
The two are rhyming words . U این دو لغت هم قافیه هستند
numeric U که فقط حاوی اعداد هستند
X/OPEN U ول ایجاد سیستمهای باز هستند
These football players are the pick of the bunch . U این فوتبالیست ها گل سر سبد هستند
They are at daggers drawn. They are bitter enemies. U بخون یکدیگه تشنه هستند
Take things as you find them. <proverb> U مسائل را همانگونه نه هستند بپذیر .
great dangers impend over us U خطرهای بزرگی متوجه ما هستند
However difficult the circumstances [are] , ... U هر قدر هم که شرایط دشوار هستند، ...
ring topology U در حلقه بهم وصل هستند
idiomorphic U دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
Boys will be boys. U پسرها حالا دیگه اینطور هستند.
regular guy <idiom> U شخص مهربانی که همه با دوست هستند
mode U که حاوی کد تشخیص و تصحیح خطا هستند
nut structure U ساختمانی که در ان خاکدانه ها کوچک و مکعبی هستند
The twins look just like each other. U دوقلوها خیلی شبیه یکدیگر هستند.
What percentage of the people are literate? U چند درصد مردم با سواد هستند ؟
modes U که حاوی کد تشخیص و تصحیح خطا هستند
This canary and its mate are in the same cage U این قناری وجفتش در یک قفس هستند
array U آرایهای که عناصرش حروف واعداد هستند
a further 50 are in prospect U ۵۰ تای دیگر مورد انتظار هستند
arrays U آرایهای که عناصرش حروف واعداد هستند
things in possession U اموالی که بالفعل در تصرف شخص هستند
bank holiday U روزهای هفته که بانکها تعطیل هستند
the outer world U مردمی که بیرون از محیط شخص هستند
anticlastic U [ظاهری با دو قوس که دو منحنی برخلاف هم هستند.]
finished U کالاهای تولیدی که آماده فروش هستند
the strangers in tehran U بیگانگان یاخارجی هایی که در تهران هستند
buffer U کل حروفی که قابل نگهداری در بافر هستند
downsize U که در آنها ایستگاههای کاری هوشمند هستند.
target audience U گروه اجتماعی که هدف تبلیغ هستند
People are looking for new ideas. U مردم عقب فکرهای تازه هستند
Prices are rising ( falling ) . U قیمت ها درحال افزایش (کاهش ) هستند
capability U لیستی از اعمالی که قابل انجام هستند
clocks U سیگنال هایی که هم سان با باس ساعت هستند
channeling U کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند
to feel a pang of guilt U ناگهانی احساس بکنند که گناه کار هستند
queue U صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
clock U سیگنال هایی که هم سان با باس ساعت هستند
queued U صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
channels U کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند
They are openly seeking his being sacked. U آنها آشکارا به دنبال اخراج شدن او هستند.
queen's ware U فروف لعابی انگلیسی که خامهای رنگ هستند
Where are the luggage trolleys? U چرخ دستی اسباب و اثاثیه کجا هستند؟
Where are the luggage trolleys? U چرخ دستی حمل بار کجا هستند؟
hylotheism U اعتقاد به اینکه خدا و ماده یکی هستند
libraries U مجموعهای از برنامه یا بلاکها که متعلق به کسی هستند
library U مجموعهای از برنامه یا بلاکها که متعلق به کسی هستند
channel U کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند
Are animals able to think ? آیا جانوران قادربه فکر کردن هستند ؟
sig U علاقمند به یک نرم افزاریاسخت افزار خاصی هستند
channeled U کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند
Recent search history Forum search
2Some of my translations are missing !
1incentive
1the selected wells are 5 boreholes only, and desired samples quantity is 150-200 kg
1یک روز در میان
1The present situation in Afghanistan is quite problematic. The country has very little in the way of existing infrastructure, and no real prospects for economic growth aside from the illegal drug trad
1Simultaneously, those engaged in the work of basic disciplines have become increasingly aware of the of organizations in society and have begun to concentrate attention on relevant problems.
1conscious
1Youths are strongly influenced by the media
1wife is life life is knife knife kill the life
1i wish to wish the wish the wish you wish to wish the wish
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com